• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات اخلاق

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحليلي بر ديدگاه ابن‌سينا پيرامون ارتباط بدن، مرگ و حيات اخروي
        فروغ السادات رحيم پور زهرا  حيدري
        در مصاحبت بدن با نفس در حيات دنيوي شكي وجود ندارد اما همراهي بدن دنيوي با نفس در حيات اخروي، محل بحث و اختلاف است. مطابق مباني بوعلي سينا، بدن دنيوي نميتواند حيات اخروي داشته باشد اما برخي آثار ناشي از حيات دنيوي بدن، تا ابد با نفس باقي ميماند و بر حيات اخروي و ابدي انس چکیده کامل
        در مصاحبت بدن با نفس در حيات دنيوي شكي وجود ندارد اما همراهي بدن دنيوي با نفس در حيات اخروي، محل بحث و اختلاف است. مطابق مباني بوعلي سينا، بدن دنيوي نميتواند حيات اخروي داشته باشد اما برخي آثار ناشي از حيات دنيوي بدن، تا ابد با نفس باقي ميماند و بر حيات اخروي و ابدي انسان تأثير ميگذارد. بدن در نظر ابن سينا، نقش اساسي در وقوع مرگ دارد چراكه تغيير و انحلال تركيب آن، عامل مفارقت نفس از بدن و در نتيجه خاتمه يافتن حيات دنيوي ميگردد. با شروع مرحلة اخروي حيات، اگرچه پيوند نفس با بدن مادي قطع ميشود اما آثار ناشي از برخي افعال و ملكات دنيويِ بدن زايل نميشود و بنحوي بر كيفيت سرنوشت نهايي انسان و زندگي ابدي او تأثير ميگذارد. تحقق اتصال تام به عقل فعال كه با رفع موانع و محدوديتهاي بدني صورت ميگيرد، ادراك حقيقي لذات معنوي و ادراك حقيقي ذات نفس، از جملة اين آثار است. ملكات ناشي از هيئات بدني كه در نفس رسوخ يافته‌اند، تا حيات بعدي باقي ميمانند و در فراهم كردن بستر سعادت و شقاوت نفس و تعيين كم و كيف ثواب و عقاب اخروي آن دخالت ميكنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مرز ميان عرفان با دانشهاي همگن
        علي  شيرواني
        «عرفان» واژه‌يي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گسترده‌يي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «ن چکیده کامل
        «عرفان» واژه‌يي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گسترده‌يي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «نسبت فلسفه و عرفان» شده است. اين مقاله درصدد است با تبيين معنا و مفهوم عرفان و تمايز نهادن ميان عرفان عملي و عرفان نظري و نيز بيان تمايز ميان آن دو با علم عرفان عملي و علم عرفان نظري، مرز ميان عرفان (علم عرفان نظري) با فلسفه و نيز تفاوت ميان عرفان (علم عرفان عملي) با علم اخلاق را تا حدودي مشخص كند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نگاهي فلسفي به تأثير اخلاق و قانون بر رعايت نظم عمومي
        عبدالرزاق  حسامي‌فر
        رعايت نظم عمومي يكي از امور ضروري براي تحقق يك جامعة مطلوب و بسامان است. اما چگونه و از چه راهي ميتوان به اين هدف دست يافت؟ آيا بايد رسانه‌ها و مراكز فرهنگي با آموزش اخلاقي افراد جامعه، آنها را به رعايت نظم عمومي برانگيزانند يا بايد با وضع قوانين بازدارنده، افراد جامعه چکیده کامل
        رعايت نظم عمومي يكي از امور ضروري براي تحقق يك جامعة مطلوب و بسامان است. اما چگونه و از چه راهي ميتوان به اين هدف دست يافت؟ آيا بايد رسانه‌ها و مراكز فرهنگي با آموزش اخلاقي افراد جامعه، آنها را به رعايت نظم عمومي برانگيزانند يا بايد با وضع قوانين بازدارنده، افراد جامعه را ناگزير به انجام اين كار كرد و يا انجام هر دو كار لازم است. پرسش ديگري كه در اينباره مطرح ميشود اينست كه آيا رعايت نظم عمومي در يك جامعه بخودي خود ارزشمند است و انگيزه فرد از انجام آن، چه احساس تكليف باشد چه بيم از مجازات، در هر حال نيكو ارزيابي ميشود يا ارزشمندي رعايت نظم عمومي تنها در گرو احساس تعهد و وظيفه‌شناسي اخلاقي است. پرسش سومي كه در پي پرسش دوم مطرح ميشود اينست كه اگر فرد بدليل ترس از جريمه، نظم را رعايت كرد، آيا ميتوان فعل او را نيكو تلقي كرد؟ در اين مقاله پس از تحليل سه پرسش ياد شده، با استفاده از انديشه‌هاي فيلسوفان بزرگي چون افلاطون، ارسطو و كانت، ميكوشيم نشان دهيم كه ارزشمندي رعايت نظم عمومي از منظر اخلاق فردي در گرو احساس تعهد اخلاقي است و از منظر اخلاق اجتماعي به هر انگيزه‌يي كه باشد، البته با شدت و ضعف، فضيلت تلقي ميشود، چراكه افراد جامعه از آن سود ميبرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نسبت نظر و عمل با ملكات اخلاقي و تبدل ذاتي انسان در حكمت متعاليه
        اسماعيل  سعادتي خمسه
        در حكمت متعاليه ميان حكمت نظري و حكمت عملي رابطة هستي‌شناختي دقيقي وجود دارد. ملاصدرا بر پاية اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهري و حدوث جسماني و بقاء روحاني نفس به تبيين اين رابطه و تبدل نفساني ناشي از آن ميپردازد. تأثير و تأثر ميان افكار و اعمال و نيات و خلقيات فرد طي فراي چکیده کامل
        در حكمت متعاليه ميان حكمت نظري و حكمت عملي رابطة هستي‌شناختي دقيقي وجود دارد. ملاصدرا بر پاية اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهري و حدوث جسماني و بقاء روحاني نفس به تبيين اين رابطه و تبدل نفساني ناشي از آن ميپردازد. تأثير و تأثر ميان افكار و اعمال و نيات و خلقيات فرد طي فرايند حركت جوهري نفس صورت باطني و حقيقي انسان را شكل ميدهد؛ انسانها ابتداي آفرينش از نوع واحدند ولي در باطن و در آخرت بسبب غلبة ملكات مختلف نفساني تحت انواع مختلف ملكي، حيواني، سبعي و شيطاني قرار ميگيرند. تجسم صورت اخروي و بدن مثالي انسان نيز متناسب با ملكات نفساني و اخلاقي وي خواهد بود، زيرا در آخرت اجسام ساية ارواحند. اين همان مسخ باطن يا تجسد اخلاقِ اشاره شده در نصوص ديني است. در عين حال، حركت جوهري نفس ـ ‌چه در مسير ملكي و چه در مسير حيواني، سبعي يا شيطاني‌ـ از سنخ لبس بعد از لبس است، زيرا منشأ شقاوت باطني و اخروي نيز نوعي اشتداد در فعليت است. بنابرين، ميتوان نتيجه گرفت كه بر اساس مباني و اصول حكمت صدرايي مسخ باطني و اخروي انسان از سنخ انقلاب محال نيست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - رابطة سرشت انسان و مسئوليت اخلاقي از ديدگاه ملاصدرا
        محمد  حسين‌زاده اعظم  قاسمي محسن  جوادي هادي  وكيلي
        قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در اراده‌ها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئولي چکیده کامل
        قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در اراده‌ها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئوليت‌پذيري بررسي ميكند. شكلگيري سرشت انسان در فلسفة ملاصدرا با مكاتب فلسفي ديگر متفاوت است؛ در حكمت متعاليه، سرشت انسان برآمده از حيثيت مادي نفس ميباشد و اختلاف سرشت انسانها، از اختلاف مواد جسماني نشئت ميگيرد. ضميمه شدن اين امر به رابطة ضروري علت و معلول موجب شده تا مسئوليت اخلاقي در فلسفة او قابل تبيين نباشد. اين مسئله، حكمت عملي صدرايي را با چالشهايي روبرو ‌ميكند كه مهمترين آنها، چالش در تبيين نظام تكليف و جزاست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - ملاك‌شناسي مقربان در آثار تفسيري و فلسفي صدرالمتألهين
        فاطمه صادق زاده قمصری
        قرآن كريم‌ ‌براي گروهي از اهل ايمان، بنام مقربان، جايگاه بسيار ويژه‌يي قائل شده و جنات و پاداشهاي اخروي آنها با نعمتهايي كه به گروه مؤمنان صالح و متوسط اختصاص دارد، متفاوت است. پژوهش دربارة اينكه مقربان چه ويژگيهايي دارند كه آنان را از ساير اهل ايمان و ديگر سعادتمندان چکیده کامل
        قرآن كريم‌ ‌براي گروهي از اهل ايمان، بنام مقربان، جايگاه بسيار ويژه‌يي قائل شده و جنات و پاداشهاي اخروي آنها با نعمتهايي كه به گروه مؤمنان صالح و متوسط اختصاص دارد، متفاوت است. پژوهش دربارة اينكه مقربان چه ويژگيهايي دارند كه آنان را از ساير اهل ايمان و ديگر سعادتمندان ـ بويژه اصحاب ميمنت و ابرار‌ـ ‌متمايز ميسازد، لازم و ضروري است. خصايلي چون معرفت و كمالات علمي، اعمال صالح و عبادات، تقوا و ارزشهاي اخلاقي، خدمات اجتماعي و خيرخواهانه در شخصيت مقربان قابل مشاهده است. مطابق مباني صدرايي، انسان با ادراك حقايق و عدالت اخلاقي، از حيث قواي نظري و عملي به كمال ميرسد و در نتيجة اين كمال، به لذات حقيقي و انساني دست مي‌يابد. ملاصدرا براي شناسايي مقربان از ساير مؤمنان، به ملاكهاي مختلفي اشاره كرده است؛ از جمله: كمال از حيث علمي و نزاهت اخلاقي، شهود ملكوت و عظمت خدا، استغراق در محبت الهي و برخورداري از عرفان و زهد حقيقي. در عين حال، ديدگاه صدرالمتألهين دربارة برخي پرسشها و مباحث مربوط به مقربان، گاهي مبهم است و گاهي دربارة آن سكوت اختيار كرده است. نوشتار حاضر با رويكردي انتقادي به تحليل ديدگاههاي ملاصدرا در اينباره پرداخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - نقش ساحات احساسي و اراديِ ايمان در پيوند دو سويه آن با فعل اخلاقي از ديدگاه ملاصدرا
        مهدی زمانی
        ايمان حقيقتي است كه افزون بر شناخت، احساس و اراده انسان را نيز دربرميگيرد و بهمين دليل انديشمندان با تأكيد بر يكي از اين ساحتها، ديدگاههاي متفاوت شناخت‌گروانه، احساس‌گروانه و اراده‌گروانه ارائه نموده‌اند. نحوة پيوند ايمان با عمل نيز از مسائل كهن در باب ايمان است كه معرك چکیده کامل
        ايمان حقيقتي است كه افزون بر شناخت، احساس و اراده انسان را نيز دربرميگيرد و بهمين دليل انديشمندان با تأكيد بر يكي از اين ساحتها، ديدگاههاي متفاوت شناخت‌گروانه، احساس‌گروانه و اراده‌گروانه ارائه نموده‌اند. نحوة پيوند ايمان با عمل نيز از مسائل كهن در باب ايمان است كه معركه‌يي از آراء گوناگون را در پي داشته است. در اين نوشتار با روش توصيفي ـ تحليلي، برداشت ملاصدرا در اين موضوع تبيين و تحليل ميگردد. غالباً ديدگاه ملاصدرا در باب ماهيت ايمان را يگانه‌انگاري ايمان و شناخت معرفي ميكنند اما از ديدگاه وي ايمان معرفتي قلبي است كه افزون بر شناخت، احساس و ارادة آدمي را نيز دربرميگيرد. تأكيد ملاصدرا بر نقش عشق مؤمنانه در ساحت احساس و نيز اخلاص ايماني در ساحت اراده، موجب گرديده تا بتوان تبيين قابل قبولي از نحوة پيوند ايمان و عمل در چارچوب انديشة وي، ارائه نمود. بدينسان، ايمان از طريق گسترة خود در ساحت احساس و اراده (عشق و اخلاص)، به عمل اخلاقي منجر ميشود و متقابلاً از همين دريچه‌ها، از آن تأثير ميپذيرد. بنابرين با وساطتِ ساحت احساس و اراده، ميان معرفت و فعل اخلاقي رابطه‌يي دو سويه برقرار ميشود؛ از سويي ايمان انجام فعل اخلاقي را تضمين ميكند و از سوي ديگر، انجام فعل اخلاقي باعث تقويت ايمان ميشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسي كاركرد ايمان و لوازم آن در هويَت‌پذيري زندگي در انديشة علامه طباطبايي
        سهیلا قلی پور شهرکی مجتبی جعفری اشکاوندی محسن فهیم علیرضا  خواجه گیر
        «ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينت‌‌بخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه‌يي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويت‌پذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كار چکیده کامل
        «ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينت‌‌بخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه‌يي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويت‌پذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كاركرد ايمان و لوازم آن را در هويت‌پذيري زندگي، با روش توصيفي ـ تطبيقي از ديدگاه علامه‌طباطبايي بررسي نمايد. براي جمع‌آوري داده‌ها از روش كتابخانه‌يي استفاده شد و داده‌هاي پژوهش حاصل از گردآوري آثار علامه‌طباطبايي، كتب و مقالات مرتبط، بر اساس مباني معرفت‌شناسي و انسان‌شناسي ايشان از جوانب مختلف مورد تحليل و ارزيابي قرار گرفت. نتايج يافته‌ها نشان ميدهد كه او ايمان را امري قلبي، و التزام به لوازم و آثار عملي آن را ضروري ميشمارد و مراتب آن را در قياس با مراتب اسلام، چهار مرحله ميداند كه مهمترين مرحله، مرحلة چهارم است. همچنين كاركرد اخلاص در عمل در پرتو ايمان، جدا‌ناپذيربودن ايمان و عمل، تأثير عمل بر سعادت انسان و رابطة ايمان و اخلاق در هويت‌پذيري انسان بررسي شده است. علامه‌طباطبايي ايجاد آرامش قلبي، زائل شدن شك و ترديد، خشوع قلبي و محبت را از آثار و فوايد ايمان بر شمرده ‌است. با ملاحظة اهميت معرفت‌شناسانه، ايمان در حيات ديني، ضمن ايجاد نگرش مثبت و اميدوارانه، به زندگي آدمي معنا و مفهوم ميبخشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - علل عدم التزام اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا (ضعف باور، بیرغبتی و ضعف اراده)
        مهدی زمانی
        از منظر حکمت متعالیه معرفت، محبت، عشق، میل و اراده نیز همانند وجود، دارای مراتب متفاوتند و درجه‌يي از آنها در همة موجودات، ازجمله در مبادی فعل اختیاری آدمی (با درجات متفاوت) یافت میشوند. در اين ساختار، عدم التزام اخلاقی حاصل یکی از این عوامل سه‌گانه است: 1) ضعف باور اخل چکیده کامل
        از منظر حکمت متعالیه معرفت، محبت، عشق، میل و اراده نیز همانند وجود، دارای مراتب متفاوتند و درجه‌يي از آنها در همة موجودات، ازجمله در مبادی فعل اختیاری آدمی (با درجات متفاوت) یافت میشوند. در اين ساختار، عدم التزام اخلاقی حاصل یکی از این عوامل سه‌گانه است: 1) ضعف باور اخلاقی (فقدان یقيین کامل و همچنین غفلت از باورهای موجود)، 2) ضعف رغبت (غلبة امیال و قوای شهوی و غضبی بر شوق عقلانی و اخلاقی) و 3) ضعف اراده (ضعف در جزم نیت و کنار زدن موانع انجام فعل). بدین ترتيب التزام اخلاقی با 1) ارتقاي باور به مرتبة یقين و تذکر، 2) اشتداد شوق به مرحلة رغبت و بهجت عقلانی و 3) تأکيد قدرت اراده به مرتبة تصمیم و عزم، محقق میگردد. با در نظر گرفتن این ساختار اشتدادی در مبادی فعل اختیاری، در صورت ارتقاي مرتبه و قوت مراحل سه گانة باور، شوق و اراده، نسبت میان آنها با یکدیگر و نیز با تحقق فعل، وثیقتر شده و به وجوب نزدیکتر میشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - حسن عدل؛ آموزه‌يي عقلي يا عُقلايي؟
        محمد امامی حسین فرزانه
        «عدل، حَسَن است» و «ظلم، قبيح است» قواعد و گزاره‌هايي پركاربرد در دانشهاي مختلفند. متكلمان ايندو گزاره را عقلي، ضروريِ اولي، بديهي، قطعي و بينياز از استدلال ميدانند اما برخي فيلسوفان با انكار بداهت و قطعيت، آنها را مشهوراتي صرف انگاشته‌اند كه وراي تطابق آراء عُقلا، واقع چکیده کامل
        «عدل، حَسَن است» و «ظلم، قبيح است» قواعد و گزاره‌هايي پركاربرد در دانشهاي مختلفند. متكلمان ايندو گزاره را عقلي، ضروريِ اولي، بديهي، قطعي و بينياز از استدلال ميدانند اما برخي فيلسوفان با انكار بداهت و قطعيت، آنها را مشهوراتي صرف انگاشته‌اند كه وراي تطابق آراء عُقلا، واقعيت ديگري ندارند. در مورد اين دو گزاره يقيني‌انگاري بمعناي اعتقاد به صلاحيت استفاده از آنها در برهان و توليد نتايج علمي است و مشهورانگاري به كاركرد جدلي آنها اشاره دارد. برخي معتقدند مشهورانگاري در تفسير اينگونه قضايا، به فروريختن پشتوانة گزاره‌هاي اخلاقي مي‌انجامد. مسئله اينجاست كه چرا در مورد ايندو گزارة بظاهر بديهي، چنين اختلاف نظر زيادي ايجاد شده است؟ يافته‌هاي اين پژوهش كه بشيوة توصيفي ـ تحليلي انجام پذيرفته، نشان ميدهد كه راه‌حل را بايد در تفكيك ميان «حُسن عقلي» و «حُسن عقلايي» جُست. دو قضية مذكور، هرگاه بعنوان قضاياي عقليِ شخصي لحاظ شوند، تصديقاتي ظني و تكويني‌ هستند اما در مقام گزاره‌هاي عُقلاييِ اجتماعي، بديهي و البته اعتباريند كه برخلاف ‌نظر مشهور منطقدانان، بايد در زمرة يقينيات (نه مشهورات) قرار گيرند. علاوه بر اين، تعابيري نظير «لا عمدة لها الا الشهرة» كه توسط برخي صاحبنظران حكمت و منطق در مورد ايندو گزاره بكار رفته، بمعناي انكار واقعيت آنها نيست بلكه بمفهوم انكار بداهت و ضرورتشان در تحليلهاي عقلي ميباشد و بهمين دليل خللي در پشتوانه بودن آنها براي قضاياي اخلاقي ايجاد نميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بررسی تطبیقی «نظریة فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت
        امید  ارجمند قاسم کاکایی
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غري چکیده کامل
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غريزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت‌ گرايش» تقسيم كرده است. عمده نوآوريهاي مطهري ـ بويژه در تبيين مباحثي همچون خدا، جاودانگي نفس و اخلاق ـ در مباحث مربوط به فطرت‌گرايش بيان شده است. از سوی دیگر، كانت در مقام فيلسوفي بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه ـ بويژه مسائلي همچون خدا، جاودانگي نفس و آزادي ـ را به بوتة نقد كشيده و حوزة اين مسائل را از عقل نظري به «عقل عملي» منتقل نموده است. نظریة فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهاي فطری و مباحث مبتنی بر آن ـ همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریة عقل عملی کانت، بويژه مبحث اصول موضوعة عقل عملی ـ یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقايسه است. هدف از این تحقیق، مقايسة نظریة فطرت مطهری و نظریة عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفة اخلاق از نظر مطهری و کانت ميباشد. در این راستا، با روش توصیفی ـ تحلیلي و تطبيقي بسراغ آثار این دو اندیشمند رفته‌ایم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - درونگرایی اشتدادی و انگیزش اخلاقی در فلسفة عمل از دیدگاه ملاصدرا
        مهدي  زماني
        این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا دربارة انگیزش اخلاقی پرداخته است. ملاصدرا در آثار خویش، برای مبدأ انگیزشی انسان برای انجام فعل، دو نوع تبیین ارائه داده است: تبیین ماهوی و تبیین اشتدادی. او در تبیین ماهوی هماهنگ با فیلسوفان پیش از خود، گاه انگیز چکیده کامل
        این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا دربارة انگیزش اخلاقی پرداخته است. ملاصدرا در آثار خویش، برای مبدأ انگیزشی انسان برای انجام فعل، دو نوع تبیین ارائه داده است: تبیین ماهوی و تبیین اشتدادی. او در تبیین ماهوی هماهنگ با فیلسوفان پیش از خود، گاه انگیزش را به حلقة اول از مبادی صدور فعل یعنی شناخت و تصور (داعی) نسبت داده، اما در بیشتر موارد عامل اصلی انگیزش را به حلقة دوم یعنی شوق مربوط میداند. شوق پس از ادراک (تصور و تصدیق) و پیش از اراده (اجماع و عزم)، حالتی انگیزشی در فاعل ایجاد میکند. بر اساس این تبیین، ممکن است فاعل، خوبیِ فعل را درک و تصدیق کند اما نسبت به آن شوق نداشته باشد و نیز احتمال دارد امری را که نسبت به آن شوق دارد، اراده نکند و بنابرین میان این سه مرحله رابطه‌يی امکانی تصویر میشود. بر اساس تبیین وجودی و اشتدادی، میان ادراک، شوق و اراده پیوندی عمیق و ذاتی وجود دارد که از آن میتوان به «درونگرایی اشتدادی» تعبیر نمود. اعتقاد ملاصدرا به 1) سریان علم، شوق و اراده در سراسر وجود، 2) هویت واحد نفس و وحدت قوا و افعال و 3) نقش دوگانة شناختی ـ انگیزشی عقل عملی، دلايلی است که میتواند به تبیین این نوع از درونگرایی در دیدگاه او کمک نماید. پرونده مقاله